یواشکی نوشت

خدا منو ببین...این زندگی رویای من نیست.‌..

کابوس..

لعنت به همه ی کابوس هایی که باعث میشه ....

با بغض وسردرد از خواب بیدار شیم....

+مردم خواب بلبل وسوسن و دشت و فلان می بینن...

اون وقت منم خواب می بینم ....؟؟!!

وسط بحث و دعوا ودرگیری بودم که...

چشامو باز کردم...رو تختم بودم...

سر وصدای مامان از آشپزخونه میومد...

ی چند دقیقه طول کشید تا بفهمم همه ی اتفاقاتی که  دیشب افتاده خواب بوده نه تو واقعیت...

از ته دل خدارو شکر کردم....

سرم درد می کرد...چشامم همین طور...

از جام بلند شدم رفتم جلوی آینه... 

نه مث اینکه این یکی دیگه واقعی بوده...

کل شبو تو خواب گریه کرده بودم....

نشونشم چشای قرمز و ورم کرده و خیسم بود...

البته به علاوه ی  یه سردرد وحشتناک...

خدا نصیب هیچ کس نکنه...واقعا بد بود..

اما بازم خدا رو شکر که خواب بود...شکرت خدایا شکر...

Designed By Erfan Powered by Bayan