یواشکی نوشت

خدا منو ببین...این زندگی رویای من نیست.‌..

آقا جون عاشقتم....

بین همه ی اتفاقات درهم برهم این چند وقته....

حالا چه بد چه خوب...

اینکه بالاخره بعد دو سال آقام طلبیدم..

اونم چند روز مونده به تولدم برام بهترین کادوی تولدِ....

حلال کنید.... :)

+خدا جونم هیچ میدونستی عاشقتم...؟؟... :)


گریه می کنم به حال و روز بیخودم...

دلم کمی خواب می خواهد از جنس مرگ...

گلویم کمی نفس می خواهد از جنس خفگی...

قلبم استراحتی می خواهد از جنس ایستادگی...

هی روزگار...

می گویند:شاد بنویس...!!

نوشته هایت درد دارند...!!

و من یاد مردی می افتم که با ویولونش...!!

گوشه خیابان شاد می زد...!!

اما با چشم های خیس...!!

+انگار این روزگار نمی خواد با من سر سازگاری داشته باشه...

هر دفعه باید یه جوری بزنه تو حالم...(-_-)

Designed By Erfan Powered by Bayan