بین همه ی اتفاقات درهم برهم این چند وقته....
حالا چه بد چه خوب...
اینکه بالاخره بعد دو سال آقام طلبیدم..
اونم چند روز مونده به تولدم برام بهترین کادوی تولدِ....
حلال کنید.... :)
+خدا جونم هیچ میدونستی عاشقتم...؟؟... :)
- پنجشنبه ۱۱ شهریور ۹۵
خدا منو ببین...این زندگی رویای من نیست...
بین همه ی اتفاقات درهم برهم این چند وقته....
حالا چه بد چه خوب...
اینکه بالاخره بعد دو سال آقام طلبیدم..
اونم چند روز مونده به تولدم برام بهترین کادوی تولدِ....
حلال کنید.... :)
+خدا جونم هیچ میدونستی عاشقتم...؟؟... :)
گلویم کمی نفس می خواهد از جنس خفگی...
قلبم استراحتی می خواهد از جنس ایستادگی...
می گویند:شاد بنویس...!!
نوشته هایت درد دارند...!!
و من یاد مردی می افتم که با ویولونش...!!
گوشه خیابان شاد می زد...!!
اما با چشم های خیس...!!
+انگار این روزگار نمی خواد با من سر سازگاری داشته باشه...
هر دفعه باید یه جوری بزنه تو حالم...(-_-)