یواشکی نوشت

خدا منو ببین...این زندگی رویای من نیست.‌..

آقا جون عاشقتم....

بین همه ی اتفاقات درهم برهم این چند وقته....

حالا چه بد چه خوب...

اینکه بالاخره بعد دو سال آقام طلبیدم..

اونم چند روز مونده به تولدم برام بهترین کادوی تولدِ....

حلال کنید.... :)

+خدا جونم هیچ میدونستی عاشقتم...؟؟... :)


غریب آشنا

دلم تصادف می خواد...

تصادف کنم،حافظم رو از دست بدم...

و یه روزی تو رو ببینم...

خیره خیره نگات کنم...

نشناسمت...عاشقت نباشم...

دیگه یادم نیاد یه روزی چقدر دوستت داشتم...

والآن....نمیشناسمت.........

و حتی لبخند وچشمانت را دوست داشته باشم....

ولی عاشقت نباشم....

و حرف های اطرافیانم رو نشنوم....

و فقط با خودم بگم:

"این غریبه چقدر آشناست".......

گریه می کنم به حال و روز بیخودم...

دلم کمی خواب می خواهد از جنس مرگ...

گلویم کمی نفس می خواهد از جنس خفگی...

قلبم استراحتی می خواهد از جنس ایستادگی...

هی روزگار...

می گویند:شاد بنویس...!!

نوشته هایت درد دارند...!!

و من یاد مردی می افتم که با ویولونش...!!

گوشه خیابان شاد می زد...!!

اما با چشم های خیس...!!

+انگار این روزگار نمی خواد با من سر سازگاری داشته باشه...

هر دفعه باید یه جوری بزنه تو حالم...(-_-)

خوشبختیت آرزومه...

کاش همشه پات بمونه اون که عشق بهتری بود...(-_-)

+دلم گرفته همینجوری بی خودکی...

دیوونگی

دیوونگی یعنی حال الآن من...

یعنی پلی کردن هزارباره ی فیلمِ یه دقیقه ای خوندنش!...

خواهشا قضاوت نکنید...

کاش آدما می دونستن گاهی با یه قضاوت بی موقع...

ممکنه دله یه بنده ی خدا رو بدجور بشکونن.... :(

و کنکور از آنچه می اندیشید به شما نزدیک تر است...

بالاخره رسید....

این چند روزه اینقدر حالم بد بود که تعریف کردنی نیست!...

تا می خواستم یه کلمه حرف بزنم...اول بغض می کردم...

بعدشم همینجوری اشکام پشت هم از چشمام می ریختن پایین...

اصن یه وضعیتی بود...

الان به لطف دلداریای اعضای خانواده(^_^)حالم خوبه!... :)

امیدمم فقط به اون بالاسریمه...

میدونم تنهام نمیذاره... :)

التماس دعا...دعا کنین جلوی مامان وبابام شرمنده نشم...(-_-) 


نگه داشتن غرورم می ارزه... حتی به قیمت له شدن وجودم...

یه موقعایی هست که باید تو اوج بغض بخندی....

تو اوج دل شکستگی سرپا وایسی وخم نشی....

از درون داغون باشی اما ظاهرت سالم تر از همیشه باشه...

بعد توی همین موقعیت تیکه تیکه های غرورتو از ته وجودت جمع کنی...

بچینیشون روی هم....

بعد از اون بشی یه آدم مغرور...

یه سنگدل به تمام معنا...

بی تفاوت بشی نسبت همه چیز....

اصن بشی سردترین آدم روی زمین...

به جهنم که مردم میگن مغروره...

به جهنم که میگن از دماغ فیل افتاده...

به جهنم که میگن یه ذره احساس تو وجودش نیست....

به جهنم که......ههههههههههههههه!.....

+وقتی جای من نیستی پس قضاوتم نکن...

+از خر فرض شدن متنفرم...

+همچنین از احساس سربار بودن برای کسی... 

بغضت دلیل دیوونگیمه...

دلیل مجوز ندادن صدا وسیما به این آهنگو نمیدونم...

اصن به این بازیام کاری ندارم...

اما حس خوب آرامشی که این آهنگ بهم میده رو نمیتونم هیچ جوره انکار کنم!

کابوس..

لعنت به همه ی کابوس هایی که باعث میشه ....

با بغض وسردرد از خواب بیدار شیم....

+مردم خواب بلبل وسوسن و دشت و فلان می بینن...

اون وقت منم خواب می بینم ....؟؟!!

Designed By Erfan Powered by Bayan