یواشکی نوشت

خدا منو ببین...این زندگی رویای من نیست.‌..

مهمونم مهمونای قدیم

عاقا من بد میگم؟؟؟...

نه خدایی می خوام بدونم بد میگم؟؟؟...

من تمام حرفم اینه که مهمون عزیزی که داری تشریف میاری قدم سر چشم ما می زاری!!!

حداقل ی زمانی بیا که آدم تکلیفشو بدونه...

یا زمان ناهار باشه یا شام یا حداقل عصرونه...

بابا ساعت 7غروب میای،اصرارم میکنی که مامان خانوم شام نپزه

با خواهش وتمنا مینشونیش پیش خودت...

بعدم ساعت 9 خیلی شیک تشریف می بری خونتون...

اون وقت اهالی خونه می مونن و ی شکم گرسنه بدون شام!!!

لدفن وقتی مهمونی میرین فکر شکم گرسنه ی اهل خونه ام باشین...

+اصولا آدم شکمویی نیستم اما الان واقعا گشنمه...

 

Designed By Erfan Powered by Bayan